فردى مارتینز و دوستش کارا از هیچ چیز نمى ترسند.اما این قبل ازآن روزى بود که به زیرزمین خانه فردى بروند و قبل از اینکه آن اتاق مخفى را پیدا کنند.و قبل از اینکه بطرى نفس خون آشام را پیدا کنند. بیچاره فردى و کارا .نباید هیچ وقت آن بطرى را پیدا مى کردند.چون حالا یک خون آشام در زیر زمین خانه فردى است.و او خیلى خیلى تشنه استl